رویکرد انتخاباتی اصلاحطلبان چیست؟
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۸۶۸۱۴
به گزارش «تابناک» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، هنوز پنج ماه تا انتخابات دوازدهمین دوره مجلس باقی مانده است و از همین روزهاست که دو جریان اصلی کشور باید خود را برای این کارزار آماده کنند، برنامههای خود را ارائه دهند و مردم را به روی آوری به جریان متبوع خود تشویق کنند.
جریان اصولگرا که مانند ادوار گذشته با تمام قوا برای حضور در میدان رقابت آماده شده و مردم را نیز به حضور در انتخابات تشویق خواهد کرد، اما جریان مقابل چطور؟ آیا اصلاح طلبان ر انتخابات شرکت خواهند کرد یا مدعی کنار کشیدن از انتخابات خواهند شد؟
موضوعی که برای پاسخ به آن به شخصیتهای این جریان رجوع کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از ترس مرگ خودکشی نخواهیم کرد
علی صوفی وزیر دولت اصلاحات و دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات در این باره گفته است: اینکه گفته میشود اصلاحطلبان میخواهند انتخابات را تحریم کنند اصلا به اصلاحطلبان نمیچسبد، چرا که آنها راهی جز انتخابات برای حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان نمیبینند. اصلاحطلبان اکنون به دو قسمت تقسیم شدند؛ یک قسمتی که اکثریت هستند یعنی ۲۵ حزب و در بیانیهای اعلام کردند که هیچ توصیهای برای حضور یا عدم حضور در انتخابات برای کاندیداها ندارند. از سویی ۵ حزب هم از جمله احزاب اعتماد ملی، کارگزاران سازندگی، مردم سالاری، ندای ایرانیان و حزب کار و خانه کارگر به کاندیداهایشان اعلام کردند که هرکس در خودش میبیند برای حضور در انتخابات آمادگی دارد، شرکت کند. یعنی این ۵ حزب توصیهای نکردند، ولی پیشنهاد دادند اگر کسی در خود آمادگی کاندیداتوری میبیند حضور یابد.
اگرچه وزیر تعاون دولت اصلاحات گفته است که این ۲۵ حزب توصیهای برای شرکت و یا عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات نداشتهاند با این حال سعید نور محمدی سخنگوی حزب ندای ایرانیان گفته است که در فضای کلی در جبهه اصلاحات اقبال چندانی نسبت به انتخابات وجود ندارد، اما طیف اقلیتی هم در این جبهه حضور دارند که نسبت به این رویکرد انتقاد دارند. منظورم انتقاد نسبت به بستن پرونده انتخابات از اکنون است. این دیدگاه متعلق به جریانی است که در جبهه اصلاحات اقلیت محسوب میشود و حزب ندا نیز جز آنهاست. این گروه معتقدند که ما پرونده انتخابات را از همین الان نباید ببیندیم و از ترس مرگ خودکشی کنیم، بلکه باید برای تغییر فضا تلاش کنیم.
تحول از نظر اصلاح طلبان چه مفهومی دارد؟
خب پس تا اینجا گفته شد که اکثریت اصلاحات حاضر به شرکت در انتخابات نیستند، ولی اقلیتی هم در میان این جریان حاضر هستند که معتقدند برای شرکت در انتخابات ابتدا باید تحولی در ساختار سیاسی کشور ایجاد شو و در توضیح این تحول نیز شهاب الدین طباطبایی عضو دیگر ندای ایرانیان اینگونه گفته است: باید با جوانان حرف زد. عملکرد مجلس یکی از موضوعاتی است که باعث کاهش مشارکت مردم میشود. معتقد هستم اصلاح ساختارها در حالی موثر است که اتفاقات خوبی برای مردم پیش آید. باید بترسیم از روزی که مردم ما بی تفاوت شوند از شرایط و امیدوارم این اتفاق هیچگاه پیش نیاید.
عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز در این زمینه گفته است گفتمان اصلاحات میتواند حول ۲ محور شکل بگیرد: اول بحث توسعه زندگی فردی و اجتماعی مردم و دوم دستبرداشتن از بلندپروازیهای بیخود است.
اگر اصلاح طلبان چهرهای شاخص در انتخابات داشته باشند؛ شاید...
اگرچه عدهای از اصلاح طلبان هستند که معتقدند باید تحول در کشور ایجاد شود تا در انتخابات شرکت کنند و برخی نیز شرکت در انتخابات را کتمان میکنند، اما برخی دیگر از اعضای همین جریان معتقدند اگر جریان متبوعشان کاندیدای شاخصی در انتخابات داشته باشد احتمالا تغییر رویکرد خواهند داد، برای مثال محمدرضا خباز عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفته پیشبینی میکنم این انتخابات هم مثل انتخابات دور گذشته شود؛ یعنی اصلاحطلبها با عنوان مجموعه اصلاحطلبان در انتخابات با این حال و هوایی که نشان داده میشود، رسما کاندیدا برای همه کرسیهای کشور نخواهند داشت، به جز همین ۵ حزب از اصلاحطلبان، اینها هم دور گذشته به صحنه آمدند، اما موفق به حضور در مجلس نشدند.
کمال الدین پیرموذن دیگر فعال اصلاح طلب نیز گفته است که اصلاحات با ژنرالهای خود وارد انتخابات خواهد شد و تنها مخالفان مشارکت در انتخابات جریان «اتحاد ملتی»ها هستند. دبیر کل اتحاد ملت هم به عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شده است. از طرفی دیگر محمدعلی وکیلی معتقد است لیست نزدیک به اصلاح طلبان میتواند به سرلیستی جهانگیری و با عضویت وزرایی از دولت روحانی شکل بگیرد و وارد رقابت در زمین انتخابات شود.
کواکبیان هم پیشتر مهر تاییدی بر این مدعا زده و گفته بود که جبهه اصلاحات شامل طیفهای مختلف هست، یک عده میگویند ما تحت هر شرایطی در انتخابات باید شرکت کنیم، یک عده هم معتقدند انتخابات دیگر مهم نیست و از حالت رقابتی خارج شده و به آن اعتقاد ندارند، ما در حزب مردم سالاری هیچ کدام از این دو دیدگاه را نه تایید میکنیم و نه رد، ما میگوییم؛ اگر در انتخابات افرادی از ما حضور داشته باشند و تایید صلاحیت بشوند، حضور پر رنگ خواهیم داشت و لیست هم میدهیم، اما اگر چنین نباشد در حد لیست دادن و این مدل کارها فعالیت نخواهیم داشت.
اگرچه به نقل از خود شخصیتهای جریان اصلاح طلب تکلیف حضور و یا عدم حضور این جریان در انتخابات هنوز روشن نشده است، اما شاید بد نباشد که نگاهی نیز به دیدگاه حداد عادل درباره رویکرد این جریان داشته باشیم که معتقد بود: «جریان اصلح طلب اگرچه ناز میکند، اما در نهایت در انتخابات شرکت خواهد کرد...»
منبع: تابناک
کلیدواژه: قره باغ نعمت احمدی الواح هخامنشی بازگشتی بازیهای آسیایی 2022 اصلاح طلبان انتخابات مجلس جریان اصلاح طلبی قره باغ نعمت احمدی الواح هخامنشی بازگشتی بازیهای آسیایی 2022 جبهه اصلاحات اصلاح طلبان اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۶۸۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!